سوگلسوگل، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

دو گل زیبای من

فرگلکم و دوست مهربونش

1392/7/23 0:37
نویسنده : مامان دوتا گل
336 بازدید
اشتراک گذاری

روز شنبه خاله مهدخت با همایون خوشگلش لبخندمهمون من و دخملام بودن فرگل از زمانیکه متوجه شد که قرار یه نی نی اندازه خودش بیاد یکسر در موردش از من سوال میپرسید سوالو دخترکم همش منتظر بودمنتظر تا جاییکه صبح شنبه از ذوقش ساعت 5:30 صبح بیدار شدمژه و حتی ظهر که خوابوندمش تا ساعت 4 که همیشه بیدار میشن 5 بار بیدار شد و باز من میخوابوندمش همش هم میپرسید نیومد من منتظرمامنتظر

niniweblog.com

خلاصه مهمونهای عزیز ما که اومدنقلب بچه ها کلی با هم بازی و کردن و این وسط به سوگلک من که از درد دندون بی تاب بود نگرانکم محلی میکردن ابروفقط یه چند باری به فرگل گفتم سوگلو صدا میزد پیشش ولی اینقد سوگل بابت دندونش اذیت بود که همش بهونه میگرفت و از من مثل نردبون بالا میرفتابرونیشخند

niniweblog.com

فرگل شده بود مامان و با همایون جون مثل بچه ش رفتار میکرد لبخنددستشو میگرفت میخواست بلندش کنه روی صندلی بشینه  ......... نیشخند دیدن فرگل تو این زمان واقعا منو به این نتیجه رسوند که دخترها از همون بچگی هم حس مادرانه در وجودشون هست قلبخصوصا فرگل که یه خواهر کوچولو داره و همیشه همین کار ها رو باهاش میکنه لبخند

niniweblog.com

خیلی زود گذشت و وقت رفتن مهمونای عزیزمون رسیده بودناراحتوقتی خاله مهدخت مهربون و همایون جون رفتن تازه من یادم اومد عکسسسسسسسسسسسس  نگرفتیم تعجبکلی غصه خوردم و بعد هم فهمیدم خاله مهدخت هم تو ماشین یادش اومده عکس نگرفتیمناراحت

niniweblog.com

ایشالا دفعه بعد قرارمون حتما جبران این عکس نگرفتن رو هم میکنیم فرگلکملبخند

niniweblog.com

                      قشنگم قلبعزیزم قلبشرمندتممممممممممممممممبغل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان محمدرهام جون
23 مهر 92 22:52
ای جونم به فرگل مهربونم
من مطمئنم فرگل جونم تو درآینده ای نه چندان دور عصای دست مامانت خواهی شد مهربونم.
مامان گلت لایق بهترینهاست که تو یکی از اونایی


ممنونم خاله سمانه جونممممم .دوستت دارم
داداشي نازمو ببوسين